موتورهای الکتریکی چیست؟
موتورها مصرفکننده های عمده برق در اغلب کارخانه ها هستند. وظیفه یک موتورالکتریکی تبدیل انرژی الکتریسیته به انرژی مکانیکی است. در یک موتور سه فاز AC جریان از سیم پیچ های موتور عبور کرده و باعث ایجاد میدان مغناطیسی دواری می شود که این میدان مغناطیسی محور موتور را می چرخاند. موتورها به گونه ای طراحی شده اند که این وظیفه را به خوبی انجام دهند. مهمترین و ابتدایی ترین گزینه صرفه جویی در موتورها مربوط به انتخاب آن ها و استفاده از آن ها می باشد.
هرزگردی موتورها
بیشترین صرفه جویی مستقیم برق را میتوان با خاموش کردن موتورهای بیبار و درنتیجه حذف تلفات بیباری به دست آورد. روش ساده آن درعمل نظارت دایم یا کنترل اتوماتیک است. اغلب به مصرف برق در بیباری اهمیت چندانی داده نمیشود درحالیکه غالباً جریان در بیباری حدود جریان در بار کامل است.
مثالی از این نوع تلفات را میتوان در واحدهای بافندگی یافت، جاییکه ماشین های دوزندگی معمولاً برای دوره های کوتاهی کار می کنند. اگرچه موتورهای این ماشین ها نسبتاً کوچک هستند (1.3 اسب بخار) ولی چون تعداد آن ها زیاد است (معمولاً تعداد آن ها در یک کارخانه به صدها عدد میرسد) اندازه این تلفات قابل ملاحظه است. اگر فرض کنیم 200 موتور 1.3 اسب بخار در 90 درصد زمان هرزگرد بوده و باری معادل 80 درصد بار کامل بکشند.
با اتصال یک سوئیچ به پدال چرخ ها میتوان آن ها را به طور اتوماتیک خاموش کرد.
کاهش بازده در کمباری
وقتی از موتوری استفاده شود که مشخصات نامی بالاتر از مقدار مورد نیاز را داشته باشد، موتور در بارکامل کار نمیکند و در اینحالت بازده موتور کاهش می یابد. استفاده از موتورهای بزرگتر از اندازه موردنیاز معمولاً به دلایل زیر است:
- ممکن است پرسنل مقدار بار واقعی را ندانند و بنابه احتیاط موتوری بزرگتر از اندازه موردنیاز انتخاب شود.
- طراح یا سازنده برای اطمینان از اینکه موتور توان کافی را داشته باشد، موتوری بسیار بزرگتر از اندازه واقعی موردنیاز پیشنهاد کند و بار حداکثر درعمل به ندرت اتفاق افتد. به علاوه اغلب موتورها می توانند برای دوره های کوتاه در باری بیشتر از بار کامل نامی کار کنند. (درصورت تعدد این وسایل اهمیت مسئله بیشتر میشود)
- وقتی موتور با مشخصات نامی موردنظر در دسترس نیست یک موتور بزرگتر نصب می شود و حتی وقتی موتوری با اندازه نامی موردنظر پیدا می شود جایگزین نشده و موتور بزرگ همچنان به کار خود ادامه میدهد.
- به خاطر افزایش غیرمنتظره در بار که ممکن است هیچگاه هم رخ ندهد یک موتور بزرگتر انتخاب می شود.
- نیازهای فرآیند تولیدی کاهش یافته است.
چه زماتی از موتور بزرگتر در گشتاور استفاده می شود؟
در برخی بارها گشتاور راه انداز بسیار بیشتر از گشتاور دورنامی است و باعث می شود موتور بزرگتر به کار گرفته شوند. باید مطمئن شد هیچ کدام از این موارد موجب استفاده از موتورهایی بزرگتر از اندازه و درنتیجه کاهش بازده نشده باشند. جایگزینی موتورهای کمبار با موتورهای کوچکتر باعث می شود که موتور کوچکتر با بار کامل دارای بازده بیشتری باشد. این جایگزینی معمولاً برای موتورهای بزرگتر وقتی در 3/1 تا نصف ظرفیتشان (بسته به اندازه شان) کار می کنند اقتصادی است. برای تشخیص موتورهای بزرگتر از ظرفیت مورد نیاز به اندازه گیری الکتریکی احتیاج است. واتمتر مناسبترین وسیله است.
روش دیگر، اندازه گیری سرعت واقعی و مقایسه آن با سرعت نامی است. بار جزئی به عنوان درصدی از بار کامل نامی را میتوان از تقسیم شیب (سرعت) عملیات بر شیب بار کامل بهدست آورد. رابطه بین بار و شیب تقریباً خطی است. معمولاً در این موارد میتوان برای جلوگیری از سرمایه گذاری جدید اینگونه موتورها را با دیگر موتورهای موجود در کارخانه جایگزین نمود که تنها هزینه آن اتصالات و صفحه های تنظیم کننده هستند. اگر این تغییرات را بتوان همزمان با تعمیرات برنامه ریزیشده در کارخانه انجام داد بازهم هزینه ها کاهش مییابد.
بازگشت سرمایه قیمت اضافی پرداختی جهت خرید موتورهای پربازده، معمولاً کمتراز دو سال کارکرد موتور به ازای 4000 ساعت کارکرد سالانه و در 75 درصد بار می باشد. (بازگشت سرمایه نسبت به موتورهای قدیمی و غیر استاندارد به کمتر از شش ماه نیز میرسد) درمواردی که بار موتور سبک یا ساعت کارکرد آن کم است یا بارهای تناوبی استثنائاتی وجود دارد. بیشترین صرفه جویی در رنج موتورهای 1 تا 20 اسب بخار به دست می آید. در توان بیشتر از 20 اسب بخار افزایش بازده کاهش می یابد و موتورهای موجود بیش از 200 اسب بخار تقریباً دارای بازده کافی هستند. سازندگان معمولاً موتورهای با طراحی استاندارد و قیمت تمام شده کمتر را عرضه می کنند. به خاطر رقابت شدید این نوع موتورها بازده کمی دارند. آن ها ضریب قدرت پایینتری دارند، قابل تعمیر نبوده و نمیتوان به راحتی سیم پیچ آن ها را مجدداً پیچید.
در موتورهای پربازده با استفاده از ورقه های استیل نازک تر در استاتور و روتور، استفاده از استیل با خواص الکترومغناطیسی بهتر، استفاده از فن های کوچکتر با بازده بیشتر و بهبود طراحی شکاف روتور بازده افزایش یافته است. تمام این روش ها باعث افزایش مصرف مواد اولیه و درنتیجه افزایش هزینه مواد یا هزینه های ساخت می شود و بنابراین قیمت تمام شده موتور زیاد میشود. با این وجود 30-20 درصد اضافه هزینه اولیه با کاهش هزینه های عملیاتی جبران می شود. از دیگر مزایای موتورهای پربازده اثر کم بر عملکرد موتور به هنگام نوسانات ولتاژ و بار جزئی است.
هزینه عملیاتی موتور
محاسبه بازگشت هزینه این موتورها به خاطر متغیرهای درگیر پیچیده است. برای تعیین هزینه عملیاتی موتور باید توان مصرفی توسط موتور در ساعات کار آن و قیمت انرژی الکتریکی ضرب شود. هریک از این فاکتورها متغیرهای مخصوص به خود را دارند که شامل تغییر در برنامه زمانبندی تولید، تغییر در بار موتور و جریمه های دیماند می باشند. پرداختن به برخی از این عوامل مشکل است.
حتی وقتی میزان صرفه جویی محاسبه میشود از آنجاکه بازده واقعی یک موتور معمولاً ناشناخته است ممکن است این محاسبات دچار خطا شوند. چون همه سازنده ها از تکنیک های یکسانی برای اندازهگیری بازده موتورها استفاده نمی کنند، بنابراین مشخصات نامی درجشده بروی پلاک را نمیتوان با هم مقایسه کرد. به عنوان نمونه در آمریکا منظور بیشتر سازنده ها از بازده نامی رنجی از بازده ها است که بازده موتور در آن قرار می گیرد. از تکنیک های آماری مختلفی برای تعیین حداقل بازده یک موتور با هر بازده نامی استفاده می شود. به عنوان مثال یک موتور با بازده نامی 90.2 % دارای حداقل بازده نامی 88.5 % است.
عده زیادی موتورهای پربازده را بدون اینکه درصدد توجیه برگشت هزینه آن باشند، استفاده میکنند، مگر درمورد موتورهای بزرگتر. معمولاً مدت بازگشت هزینه تقریباً یک سال است. بازده موتورها از مشخصات نامی آن ها متفاوت است (به دست نمی آید). مثلاً یک موتور 100-hp.1800-rpm سرپوشیده با فن خنکساز از یک سازنده دارای یک حداقل بازده تضمین شده معادل 90.2 درصد در بار کامل در مدل استاندارد و 94.3 درصد در مدل بازده بالا است. موتور هم اندازه آن از یک سازنده دیگر دارای همان بازده 90.2 درصد در مدل استاندارد و حداقل بازده 91 درصد در مدل بازده بالا است. برای تعیین بازده واقعی یک موتور خاص باید از تجهیزات تست پیچیده ای استفاده کرد.
به خاطر این اختلاف ها، به هنگام ارزیابی میزان صرفه جویی، استفاده از حداقل بازده تضمین شده قابل اطمینان تر است چون همه موتورها باید برابر یا بزرگتر از این اندازه باشند.
درایوهای تنظیم سرعت
وقتی تجهیزات بتوانند در سرعت کاهشیافته کار کنند چند گزینه قابل انتخاب است. مثال های ذیل نمونه هایی برای همه صنایع هستند.
موتورهای AC فرکانس متغیر (با تنظیم فرکانس)
وقتی پمپ های گریز از مرکز، فن ها و دمنده ها در سرعت ثابت کار می کنند و خروجی با استفاده از والوها و مسدودکننده ها کنترل م یشود موتور صرفنظر از مقدار خروجی در نزدیکی بار کامل کار میکند که باعث می شود انرژی زیادی توسط این مسدودکننده ها و والوها تلف شود. اگر این تجهیزات بتوانند همواره در سرعت مورد نیاز کار کنند مقدار زیادی انرژی صرفه جویی میشود. درایوهای تنظیم سرعت باعث میشوند تجهیزات باتوجه به نیاز سیستم در حالت بهینه عمل کنند.
کنترلرهای AC تنظیم فرکانس (فرکانس متغییر) وسایل پیچیده ای بوده و گران قیمت هستند. بااینحال می توانند به راحتی به موتورهای القایی AC استاندارد اضافه شوند. با هزینه تجهیزات کمتر و هزینه های الکتریکی بیشتر (با کاهش هزینه تجهیزات و افزایش هزینه های الکتریکی) کاربرد این وسایل در اغلب موارد اقتصادی می شود. بسیاری از انواع پمپ ها، فن ها، میکس چرها، نقاله ها، خشک کننده ها، خردکننده ها (سنگشکن ها) آسیاب ها، صافی ها و برخی انواع کمپرسورها، دمنده ها و همزن ها در سرعت های مختلف با وسایل تنظیم سرعت کار میکنند. تجهیزات مجهز به تنظیم سرعت کمتراز نصف تجهیزات مجهز به مسدودکننده انرژی مصرف می کنند. در عمل باید برای محاسبه دقیق صرفه جویی حاصل براساس کیلووات بازده موتور هم درنظر گرفته شود. بازده موتور تا زیر50 درصد ظرفیت نامی افت میکند.
درایوهای DC حالت جامد (نیمه هادی)
می توان با تنظیم سرعت با استفاده از درایوهای DC صرفه جویی های مشابهی را انجام داد. هزینه اولیه نسبتبه درایوهای AC تنظیم فرکانس بیشتر است به خصوص وقتی مستقیماً بتوان از کنترلرهای الکتریکی در موتور AC استفاده کرد. تعمیر و نگهداری کموتاتور و زغال نیز هزینه زیادی در درایوهای DC دربردارد. همچنین سیستم های DC نسبتبه هوای خورنده و کثیف (مملو ازذرات) که در یک محیط صنعتی معمول است حساس ترند.
بنابراین درایوهای AC معمولاً ترجیح داده می شوند مگر در مواردی که شرایط عملیاتی برخی از مشخصه های سیستم های DC از قبیل تنظیم سرعت خیلی دقیق، معکوس کردن سریع جهت، یا گشتاور ثابت در رنج سرعت نامی مورد نیاز باشد.از این درایوها در ماشین های حدیده
drawing machins، پوشش دهنده ها (لعابده نده ها coaters) ماشین های تورق (laminators)، دستگاه های سیم پیچی (winders) و سایر تجهیزات استفاده می شود.
سایر تکنیک های تغییر سرعت موتور عبارت است از درایوهای لغزش (slip) الکترومکانیکی، درایوهای سیال. و موتورهای القایی (موتورهای با روتور سیم پیچیشده). این درایوها با تغییر درجه لغزش بین درایو و عنصر درحال حرکت سرعت را کنترل میکنند. چون قسمتی از انرژی مکانیکی که تبدیل به بار نمی شود به حرارت تبدیل می گردد این درایوها دارای بازده کمی بوده و معمولاً به خاطر مشخصه های خود در کاربردهای خاصی به کار برده می شوند. مثلاً ممکن است از درایوهای سیال در سنگشکن ها (خردکننده ها) استفاده شوند چون دارای ظرفیت توان بالا، انتقال گشتاور آسان، توانایی مقاومت دربرابر بارهای شوک، قابلیت مقاومت در سیکل های سکون (ازکارافتادگی)، ماهیت ایمنی آن و قابلیت تحمل هوای ساینده را دارند. چون درایوهای AC وDC سرعت چرخنده اصلی را تغییر میدهند برای صرفه جویی در انرژی ترجیح داده می شوند.
درایوهای مکانیکی
درایوهای تنظیم سرعت مکانیکی سادهترین و ارزانترین وسایل تغییر سرعت هستند. این نوع چرخ های قابل تنظیم می توانند در امتداد محور باز و بسته شوند و درنتیجه میزان تماس چرخ را با تسمه تنظیم کنند. مزیت عمده درایوهای مکانیکی سادگی آن ها، سهولت تعمیر و نگهداری و هزینه پایین آنها است. یک سرویس تعمیر و نگهداری درحد متوسط و کنترل سرعت با دقت کم (معمولاً 5درصد) از خصوصیات این درایوها است. درایوهای تسم های برای گشتاورهای کم تا متوسط (100اسببخار) در دسترس هستند. بازده درایوهای تسمهای 95 درصد است و نسبت کاهش سرعت تا 10به 1می رسد. از درایوهای زنجیری فلزی در گشتاور زیاد استفاده میشود. این درایوها مشابه درایوهای تسمه ای هستند فقط به جای تسمه های لاستیکی از تسمه های فلزی استفاده شده است.
کاهش یک سرعته
وقتی فقط با یک کاهش سرعت به نتیجه رضایت بخش برسیم گزینه ارزانتری را می توانیم انتخاب کنیم. اگرچه سرعت های متغییر این مزیت را دارند که در وضعیت های مختلف می توان سرعت بهینه را به کار برد، در مواقعی که رنج تغییر سرعت محدود است و زمانی که موتور باید در سرعت پایینتری کار کند نسبت به زمان کل کار موتور کم است احتمالاً یک کاهنده تکسرعته ازنظر هزینه و اثربخشی به صرفه تر است.
درایوهای تسمه ای: در این درایوها یک (یکبار) کاهش سرعت با کمترین هزینه همراه است چون بهراحتی میتوان چرخ ها را عوض کرد. ازآنجاکه با نصب دوباره چرخ های قدیمی براحتی میتوان تغییرات را بازگرداند از این روش وقتی استفاده میشود که کاهش خروجی برای یک دوره معین موردنیاز است. مثلاً وقتی سطح تولید برای یک زمان نامشخص کاهش یافته ولی ممکن است در آینده نیاز باشد که به ظرفیت اولیه برگردیم.
کاهش دور توسط چرخدنده: حالت های مشابه ای را توسط تغییر چرخدنده می توان به کار برد.
تعویض موتور: درمواردی که یک بار کاهش سرعت موردنیاز است یک موتور با سرعت کمتر را نیز میتوان جایگزیننمود.
موتورهای دوسرعته
موتور دوسرعته یک راهحل اقتصادی میانه درمقایسه با استفاده از درایوهای چندسرعته و سرعت ثابت است. همانطورکه در مثال های قبلی بیان شد چون توان مصرفی با مکعب (توان سوم) سرعت متناسب است، صرفه جویی در انرژی اهمیت زیادی دارد. درعمل یک افزایش جزئی به خاطر تلفات اصطکاک رخ می دهد. از این روش و استفاده از روشهای کنترلی دیگر می توان خروجی را در یک رنج محدود کنترل کرد. دو سرعت را میتوان از یک سیم پیچ به دست آورد ولی سرعت پایینی باید نصف سرعت بالایی باشد. مثلاً سرعت های موتور به این شکل است.
900/1800 ، 600/1200 ، 1800/3600
وقتی به نسبت های دیگری از سرعت نیاز است استفاده از یک استاتور دو سیم پیچه ضروری است. از موتورهای قفسی چند سرعته (multispeed squirrel cage motors) نیز که دارای سه یا چهار سرعت همزمان هستند میتوان استفاده نمود. قیمت موتورهای دوسرعته تقریباً دو برابر موتورهای تک سرعته است. اگر یک موتور بتواند در دوره های زمانی محسوسی با سرعت کمتر کار کند صرفه جویی حاصله سرمایه گذاری اضافی را توجیه می کند. در موتورهای چندسرعته استارترهای گران قیمتی موردنیاز است چون اندازه محافظه ای اضافه بار در سرعت های مختلف متفاوت است.
کاهش بار
مسلماً کاهش بار موتور یکی از بهترین روش های کاهش هزینه های الکتریکی است. تعمیر و نگهداری مناسب تجهیزات نیز میتواند با ازبین بردن تلفات ناشی از اصطکاک در تجهیزات نامیزان (غیر هممحور)، یاتاقان های سختشده و نقاله ها، بار موتور را کاهش دهد. روغنکاری مناسب قسمت های متحرک مانند یاتاقان ها و زنجیرها تلفات ناشی از اصطکاک را به حداقل می رساند. جایگزینی یاتاقان های غلطکی و بلبرینگ ها با یاتاقان های تخت به خصوص در شافت های انتقال نیز روش مؤثری است.
گشتاور راهاندازی زیاد
در بارهایی که گشتاور استارت بزرگی نیاز دارند باید از یک موتورB -NEMA (رایجترین موتور مورد استفاده در صنعت) یا موتورA-NEMA استفاده کرد. درجایی که بارهای با اینرسی زیاد وجود دارد میتوان از موتورهای کوچکتری که به گونه ای طراحی شده اند که قابلیت گشتاور زیاد را دارند استفاده کرد. یک موتور NEMA-B می تواند ازعهده بار زیاد استارت برآید ولی وقتی بار به سرعت نهایی رسید موتور در کمتراز ظرفیت نامی کار می کند. ولی انتخاب یک موتور کوجکتر از از نوع C-NEMA یا NEMA-D ضمن اینکه همان گشتاور راهانداز را تولید کرده، در شرایط معمول عملیاتی نیز نزدیک بار کامل نامی کار میکند.
برخی مدل های پیشنهادی با توجه به این زمینه کاری
(توضیحات مربوط به تجهیزات در کاتالوگ ذکر شده)
-
گشتاور سنج TQ-8800
-
گشتاور سنج TQ-8801
موتورهایی که مجدداً پیچیده میشوند (موتورهای سوختهای که سیمپیچی آنها عوض میشود). بازده موتورهایی که برای بار دوم پیچیده می شوند کاهش مییابد که البته مقدار این کاهش بستگی به کارگاهی دارد که موتور در آن پیچیده شدهاست، چون کارگاه های سیم پیچی لزوماً از بهترین روشی که عملکرد اولیه موتور را حفظ کند استفاده نمی کنند. در برخی موارد به دلیل بازده کم بهخصوص در موتورهای کوچک پیچیدن دوباره موتور توجیه پذیر نیست.
در حالت ایده آل باید بازده موتور قبل و بعد از پیچیدن آن با هم مقایسه شود. یک روش تقریباً ساده برای ارزیابی کیفیت موتور پیچیده شده مقایسه جریان بیباری موتور است، این مقدار در موتورهایی که به خوبی پیچیده نشده باشند افزایش می یابد، بررسی روشی که درکارگاه سیمپیچی استفاده میشود، نیز می تواند کیفیت کار را مشخص کند.
نکاتی که باید موردتوجه قرارگیرد آمده است
- وقتی موتوری را برای پیچیدن مجدد باز میکنند، عایق بین ورقهها خراب شده و باعث افزایش تلفات جریان گردابی میگردد مگر اینکه بازکردن (سوزاندن) عایق در کورهای با دمای قابل تنظیم انجام شده و ورقه های عایق غیرآلی جایگزین گردد.
- گداختن و سوزاندن سیمپیچ کهنه (خرابشده) در دمای کنترل نشده یا استفاده از یک مشعل دستی برای نرمکردن و خردکردن لاک بین سیم ها به منظور بازکردن آسانتر سیمپیچ به این معنی است که کار در این کارگاه به خوبی انجام نمی شود و باید به کارگاه دیگری برای پیچیدن موتور مراجعه کرد.
- اگر در نتیجه بازکردن و سوزاندن نامناسب تلفات هسته افزایش یابد، موتور در دمای بیشتری کار میکند و زودتر از موعد خراب میشود.
- اگر تعداد دورهای سیمپیچ در استاتور کاهش یابد تلفات هسته استاتور افزایش مییابد این تلفات درنتیجه جریان نشتی (هارمونیک) القا شده توسط جریان بار بهوجود میآید و اندازه آن برابر با توان دوم جریان بار است.
- در پیچیدن موتور اگر از سیمهای با قطر کوچکتر استفاده شود، مقاومت و درنتیجه تلفات افزایش مییابد.
روش های پیچیدن موتور در کارگاههای مختلف تعمیراتی متفاوت است بنابراین قبلاز تصمیم به پیچیدن دوباره موتور باید کارگاهها کاملاً بررسی و بهترین کارگاه انتخاب شود. شرکت Wanlass یک روش پیچیدن موتور ارائه کرده که مدعی است بازده را تا ده درصد افزایش میدهد این روش برمبنای جایگزینی سیم پیچ موجود با دو سیم پیچ است که به گونه ای طراحی شدهاند که سرعت موتور را متناسب با بار تغییر دهد. درمورد ادعای بهبود بازده بحث های زیادی صورت گرفته و درحالی که از عرضه موتورهای Wanlass بیشاز یک دهه میگذرد استفاده کنندههای عمده معتقدند این نوع طراحی بهبودی را که میتوان ازطریق تکنیک های متعارف طراحی موتور و سیم پیچ بهدست آورد در صنعت موتور ارائه نکرده است.
ژنراتور موتورها
یکسوکنندههای نیمه هادی یک منبع مناسب جریان مستقیم DC برای موتورهای DC یا دیگر استفاده های از جریان DC هستند، ژنراتور موتورهایی که معمولاً برای جریان مستقیم به کار می روند قطعاً نسبتبه یکسوکنندههای نیمه هادی بازده کمتری دارند بازده موتور ژنراتور در بار کامل حدود 70 درصد است در حالیکه بازده یکسوکننده های نیمه هادی تقریباً 96 دصد در بار کامل است. وقتی ژنراتور موتوری در کمتراز بار نامی کار کند بازده آن به طور قابل ملاحظه ای کاهش مییابد چون بازده آن برابر با حاصل ضرب بازده ژنراتور و موتور است.
تسمه ها (Belts)
بازده درایوهای V-belt تأثیر زیادی در بازده موتور دارد. عوامل تأثیرگذار در بازده V-belt عبارتنداز:
- Overbelting: تسمه های با مشخصات نامی بالاتر باعث افزایش کارایی میشوند
- تنش (فشار): فشار نامناسب باعث کاهش بازده تا 10 درصد میشود. بهترین فشار برای یک V-belt کمترین فشاری است که در آن تسمه در بار کامل نلغزد.
- اصطکاک: تلفات اصطکاک اضافی درنتیجه نامیزان بودن(غیرهممحوری)، فرسودگی چرخها تهویه نامطلوب یا مالیده شدن تسمهها به چیزی بهوجود میآیند.
- قطر چرخ: هرچه قطر چرخ بزرگتر باشد بازده افزایش مییابد.
جایگزینی V-beltهای شیاردار با V-beltهای متعارف صرفه جویی زیادی دربردارد. یک V-belt درمعرض تنش فشاری بزرگی متناسب با قطر چرخ قراردارد. ازآنجاکه در V-beltهای شیاردار در قسمت تحت فشار از ماده کمتری استفاده شده تغییر شکل لاستیک و تنشهای فشاری به حداقل میرسد بنابراین بازده عملیاتی در V-beltهای شیاردار بیشتر میشود. اگر هزینه عملیاتی سالانه یک موتور 60 اسببخار (برای 6000ساعت) 18000 دلار باشد حتی یک درصد بهبود در بازده موتور باعث 180 دلار صرفه جویی در سال میشود. هزینه اضافی برای 6 تسمه با اندازه 128 تقریباً 7 دلار است.